لپ های گل انداخته ات و انرژی صدایت بعد از دیدن اولین قدمهای مهرو بی نظیرتین لحظه تاریخی این روزهای ماست...
خواهرت - مهرو جانم - سه روز است که خودش از زمین بلند می شود و قدم برمی دارد.
کفش های تاتی اش را که به پا می کند از شدت ذوق و سرصدای تو و خواهرت - گیسو جانم - صدای سوتش نمی آید...
- ۰ نظر
- ۱۳ فروردين ۰۲ ، ۰۴:۳۷